تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



حافز
بادگان، بایگان، نگهدار، نگاهدار، نگاهبان، نگهبان، نگاەدارند.
حافز
ویرا، بیرا، آموزگار، آموزنده، یادگیر، یادگیرنده.
حافزه
بیرگاه، یادگاه، ویرگه.
خوا حافیز!
خدانگاهدار!، خدانگهدار!.
قوەی حافزە
یاده، یاد، هوش
ئیجحاف
ستم، چخ، زغم، بیداد. ظلم.