تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بگیران
گُذاشت، جا گُذاشت، فرو گذاشت، فراموش کرد. (ماضی است.)
بگیرانن
گذراندن، گذرانیدن.
حیز¬بگیرکێ
خیز¬بگیر، خیز¬گیر، خیرەگیره، گزیده. (بازی بچەها است شبیه به «بقچەگردان» که به جای بقچه دیگری می¬خواهد افراد حلقه را با دست بزند.)
حیزبگیر
دست¬گیر، دست¬بگیر. (بی¬خبر کسی را بگیرند.)
زۆربگیر
زوربگیر، دل نخواهانه.
زەربگیر
ریزگیر، تُنبَک زن.