تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



داتەمیان
کُرْخیدن، کَرخ شدن، موژیدن، موزگین شدن، اندوهناک شدن.
داتەکیان
داخۆدۆخان
داخۆرپیان
دادان
انداختن، پایین زدن، فروهشتن.(پردە مثلاً.)
دادان
بافتن، سرباف. (شروع به بافتن جوراب مثلاً.)
دادان
نوشتن.(سرمشق مثلاً.)
دادان
پایین آمدن،فرود آمدن.(پرندە، هواپیما مثلاً)
دادان
تراشیدن.(قلم مثلاً.)
دادان
نَبک، زهاب، تَراویدن، تراواندن، پالودن.
دادێران
فروهشتن، سَرِ دست گرفتن.(بچه که بشاشد مثلاً.)
داردان
داردان، تُخمدان.(جای نشا و قلم)
داردان
هیزم دان،هیمه دان.
داردان
دارسان
درختستان، کشتی، جنگل، بیشە.
داشۆریان
شوریدە شدن، شُسته شدن.
داشۆڕیان
آویختن، آویخته شدن، فروهشتەشدن.
داغان
داغان، پراشیدە، پراگندە، بربادشدە، بەهم خوردە.
داغان کردن
داغان کردن، پراگندە کردن،پراشیدە نمودن.