تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



پالێدان
پا زدن، پشت پا زدن، سابود زدن، سابور نمودن، کولَنگ کَردن، سَرَند زدن.
پان
پَهن، پَخت، فَخت، پَخچ، پَخش.
پان
پان، تامول، تامبول، تانبول. (درختی است در هندوستان.)
پاڕیان
لابه، تابوغ، خواهش، نیایش، زنهار.
پاڕیانەوه←پاڕیان
پارساد، نیناد، ویژش، پَرهیز، خودداری، دژکامی.
پاڵان
پاڵدان
سپُردن.
پاڵوودان
لَم زدن، پُشت دادن.
پاڵەوان
گُرد، گُو، یَل، نیو، پَهَلوان، کُشتی¬گیر، کُندآور، دلیر.
پاڵەوان کەچەڵ
خیمەشب بازی، خیمەشه بازی، شاه سلیم بازی.
پایان
پایان، اَنجام، فَرجام، کران، سومه.
پرتووکیان
پوسیدن، فرسودن، فرتوت شدن.
پردۆخیان
پرهودن، برهودن، برهودن، بیهودن، هودن. (نیم سوخته شدن پارچه.)
پروانَن
پلاندن، پُرزاندن، مالاندن، پساییدن، پساویدن، مالیدن، پلاندن. (گِل از لباس با انگشتان دست مثلاً.)
پس¬دان
پسکیان
بدوازه کردن، نرم¬نرمک رفتن.
پسیان
سست شُدن، پَست شدن، خَمیدن، خوابیدن. (خمیدن مرغ ماده برای نر مثلاً.)
پشتیوان
پُشتیبان، پُشتیوان،َندخس، برنایشت، پُشت¬گیر، دَستگر، کُمَک، هواخواه.
پشتیوان
پُشتیوان، پُشتیبان، پُشتوان، پادیر، پازیر.