تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



وێران کردن
وَیران کردن، رَیهانیدن، رَیهاندن، رُخاندن.
وێسان
ایستادن، رُموک، آرمیده، آرام گرفتن، خاموش شدن.
وێسان
ایست، ایستادن، واستادن، لنگ کردن، درنگ کردن.
وێسان
ایستادن. (آب مثلاً)
وێسان
ایستادن، ستادن، پابرجاشدن. (ایستادن ستون مثلاً)
وەرگان
گُرگان.
وەشیان
پاشیدەشدن.
وەشیان
وەیلان
وَیلان، سرگردان، آواره، آباره، سَرگَشته، دَربِدَر.
پا نیان به گیانا
پاخلیسکیان
پا لغزیدن، لَغزیدن.
پاخلیسکیان
گُناه، پالَغز. (کنایه است.)
پادان
پاردن، کم¬دادن، دزدیدن.
پادان
سابود، سابور، سابوره، کولَنگ، سَرَند، سَریَد، پشت پا، پادادن، پشت پا¬زدن.
پاسەر نیان
دُنبال کردن، در پی رَفتن.
پاسەوان
پاسبان، پادبان، بهرەدار، دیدەبان، دیدەور، کشکچی، دیده، پاد، نگهبان، چشمدار، دیدەدار.
پاسەوان قۆشەن
یَزَک، قَلاوَز، پاسبان، دیدەبان، پادبان، پاد، دیده، پیش¬قراول.
پاله پەیین دان
پالێدان
پازَدَن، دزدیدن.