تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



نەجووڵیان
نَجُنبیدن، ایستادن.
نەدان
ندادن.
نەردان
نَرد، بازی نَرد، نَردبازی.
نەرمان
رُس، رُست، زمین نرم. (ضد «رەقان».)
نەرمونیان
آرام، نرم خوی.
نەزان
لَهنه، لَهبَله، نادان، بی خرد، نافهم.
نەقیزەدان
سیخ زدن، اَنگُلَک کردن.
نەمان
نماندن، نەایستادن.
نەوحەخوان
موشگر، مویەگر، زَنجان. (غزاخوان)
نەوهاڵان
نَونَهالان، نَوجَوانان، نَورَسیدگان
نەپۆریان
نگنجیدن، نساختن، ساخت نیامدن، درست نیامدن، درست نشدن، سازنیامدن.
نەچلیان
درست نشده، درست نیامدن، نَگُنجیدن، راست نیامدن.
نەچیروان
نخچیربان، شکارچی، دامی.
نەڕشان
میان دوش، بالای دوش.
نەگونجیان
نگنجیدن، درست نشدن، درست نیامدن، راست نیامدن.
هان
هستند.
هان
آغال، آغالش.
هان دان
آغالیدن، آغال دادن، برانگیختن.
هاوشان
هَمسر، هَم پایه، هَم جاه، هَم باره، هشم داب. هَم داراب.