تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ملیوان
یخه، نوژه، گریبان، گریوان. ( گردن لباس )
مناڵدان
زهدان، یوگان، بوگان، بوهمان، بون، تون، آتون، پَرکام، پَرگام، زاقدان، بچه دان. ( « منالدان» غیر از پرده ی « منال » است که آن را مَشیمه گویند.)
موخەیلان
مُغَیلان.
موسڵمان
مُسَلمان.
موغەیلان
مُغَیلان. ( خار مغیلان)
مووزیقان
تیداک، جُهود، یَهودی.
مۆرشکیان
مُهر شکَستن
مۆرشکیان
چیزی خوردن. ( کنایه است )
مۆرشکیان
دُختری رفتن، کُس دادن. ( بکارت دختر رفتن)
مۆریان
مۆکڵ باران
بَشتَر. ( فرشته باران و نباتات)
میتان
مخفف و مرف «محمد امین» است.
میزان
ترازو. ( برج هفتم آسمان.)
میزان
اندازه
مینای دیان
آب دندان، مینای دندان.
میهمان
مِهمان، میهمان.
میهمان ناخۆنە
ایرمان، سَرخَر، مِهمان ناخوانده.
مێخ سنان
سنده، سندان.
مێرەوان
مِهربان، با مِهر، خوش زبان.