تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مان تەورێزی
مان کردن
توریدن، تولیدن، خشم کردن، گی گرفتن.
مانگ گیریان
مانگان
ماهیان، ماهان، ( جمع مانگ است، مانند سالان.)
مانیان
ماندن، بیخستن، خسته شدن، پُشلَنگیدن، رَزده شدن.
ماکان
غالها، سوراخها، لانه ها. (جمع «ما» است به انصمام کاف عهد به معنی جای بز و گوسفند کوهی است.)
ماڵە پیتان
مایجان
محرف « ماهیجان » است، اسم زن.
مرق لەخۆدان
مرۆشیان
گرد شدن، گرد آمدن
مق گەخۆدان
مل جەڕدان
مل داکێشان
گَردَن خَم کردن، گَردَن کَج کردن، فَرمان بُردن، فَرمان بَرداری.
مل نەدان
گردن ندادن.
مل کێشان