تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لاپاران
لَپار بازی. (چوب گردی را مانند گوی بەمیدان می اندازند و با لپار- تختەسنگ- بەآن می زنند کەمسافتی برود، بعد با پا مسافت را می پیمایند، هر کدام از دو رقیب زودتر عددی را کەقبلاً معین کردەاند تکمیل نماید او می برد و تا مسافتی کەمطابق با عدد باشد سوار طرف می شود.)
لاڵیان
نیاییدن، لابەکردن، لاویدن، تابوغیدن، نیایش کردن.
لای یەک نیان
پیکندن، پهلوی هم گذاشتن.
لنگ دان
تاختن، راندن، دوانیدن، اَسپ دَواندن.
لنگداران
تاخت، تاز، دَو، تاختن، اَسپ دَوانی.
لووت خۆریان
هوس کردن، پیسودن.
لووت داگیریان
گرفتگی بینی، کاتوره.
لووت پان
پَهن بینی.
لچ هەڵزریان
تَبخال، تَبخاله.
لچان
لَبریز، سرشار، لَمالَم، لَبالَب، مالامال.
لکیان
سَنگَم، بَشلیدن، پَشلیدن، دوسیدن، چسپیدن.
لکیان
چَسپیدن. (بچەبەمادر)
لیپان
لَبالَب، لب ریز، سرشار، پُر، لَمالَم، مالامال.
لێبڕیان
گُسیختن، گُسیخته شدن، بَریدن، بُریده شدن.
لێبڕیان
آماده شدن.